خوش آمدید
هيچکس با من نيست مانده ام تا به چه انديشه کنم مانده ام در قفس تنهايی در قفس ميخوانم چه غريبانه شبي ست شب تنهايی من عاقبت باید رفت عاقبت باید گفت با لبی شاد و دلی غرقه به خون که خدا حافظ تو
گر چه تلخ است ولی باید این جام محبت بشکست گرچه تلخ است ولی باید این رشته الفت بگسست باید از کوی تو رفت
دانم از داغ دلم بی خبری
و ندانی که کدام جام شکست
که کدام رشته گسست گرچه تلخ است پس از رفتن تو خو نمودن به غم و تنهایی عاقبت باید رفت عاقبت باید گفت با لبی شاد و دلی غرقه به خون که خداحافظ تو...
نظرات شما عزیزان: جمعه 9 اسفند 1392برچسب:, :: 18:34 :: نويسنده : nashenas
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
||
|